ابرک سر مست

ساخت وبلاگ
 از لب های خشک آسمان

تنها سکوت می ریزد

زهر خاک

شکوفه های درد را بارور می کند

گرما

در پشت چشمان داغ بسته ی دروغ

نفس تنگی افق

التهاب دیوارها

خیال عرق ریزی پروانه ها ست .

روزگاری

بارانی بود

لبخندی بود

باغی بود

که درختانش نماز می خواندند ... 

تیر 1372 بازنویسی دی 1393

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:13

آفتاب را 

رشته رشته 

در تلالو طلایی گیسوانت می جویم

و در گذر نقره ای آب زلال نهر

اشتیاق را در چشمانت

التهاب را در گرمی دستانت

طعم بوسه هایت

بی قراری نگاهت  می بینم

و آغوش من

آرامش پس از توفان

برای چشمان خواب آلود بعدازظهر این باغ .

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:13

"جامعه ما پر است از درد و مشكل... مثل همه جوامع ديگر... هر كشوري ، هر گروهي مشكلاتي دارد ، دردهايي و آسيبهايي ... گروههاي مختلف در جامعه اين مشكلات را مي بينند ، گروهي مردم عادي هستند... فقط مشكلات را مي بينند ، نق مي زنند ، گلايه مي كنند و دلشان مي ابرک سر مست...ادامه مطلب
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:13

از لب های خشک آسمان 
تنها سکوت می ریزد 
زهر خاک 
شکوفه های درد را بارور می کند
گرما
در پشت چشمان داغ بسته ی دروغ
نفس تنگی افق
التهاب دیوارها 
خیال عرق ریزی پروانه ها 
پنهان می شود .
روزگاری 
بارانی بود 
لبخندی بود 
باغی بود 
که درختانش عاشق می شدند ...

بازنویسی دی 96

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:13

نخست نوری از عشق بود در میان تاریکی جرقه ای کوچک  نافذ  درخشان به قدمت زمان که با لبخند  آمیخت و بر صخره ای دور و زخمی بارید تا بسوزد و بگرید و اشک سنگ  جنگلی بسازد از درختان سیاه سوزنی و در آن جنگل  مرغی کوچک اما زیبا نغمه ای بخواند و از آن نغمه اب ابرک سر مست...ادامه مطلب
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 172 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36

نمی دانم

غروب خاکستری زمستان بود

یا چشمان من سیاهی می رفت

که هیچ گاه 

سایه ی بلند شور بختی را بر ایوان خواب آلود خاطره هامان ندیدم 

ندیدم

اما همان دم که درد جراحت سخت نشسته بر لبخندهایت را 

با هر بوسه نوشیدم 

دریافتم که وقت رفتن است 

بی اثری که باید بر جا ماند

انگار کن نه حرفی زدم

نه شعری سرودم 

ساکت و خسته 

رفتم .

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36

 از لب های خشک آسمان

تنها سکوت می ریزد

زهر خاک

شکوفه های درد را بارور می کند

گرما

در پشت چشمان داغ بسته ی دروغ

نفس تنگی افق

التهاب دیوارها

خیال عرق ریزی پروانه ها ست .

روزگاری

بارانی بود

لبخندی بود

باغی بود

که درختانش نماز می خواندند ... 

تیر 1372 بازنویسی دی 1393

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 140 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36

آفتاب را 

رشته رشته 

در تلالو طلایی گیسوانت می جویم

و در گذر نقره ای آب زلال نهر

اشتیاق را در چشمانت

التهاب را در گرمی دستانت

طعم بوسه هایت

بی قراری نگاهت  می بینم

و آغوش من

آرامش پس از توفان

برای چشمان خواب آلود بعدازظهر این باغ .

ابرک سر مست...
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36

بهار من که نه آفتاب داری و نه باران در این سال های خاموش  دل خوشم به مشتی گندم که به استقبالت در آب می ریزم . دل خوشم به دو گلدان شب بوی حراج روز عید و هفت سینی که پایش می نشینم تا برای "همه" آرزوی خوشبختی کنم و منتظر باشم مثل هر سال خوشبختی بخار سفی ابرک سر مست...ادامه مطلب
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikpayan بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36

قرابه ی شراب کهنه را عصر تابستان که آفتاب در میان ابرها ، زرد و کم رمق شده و کمتر آتش می پاشد از سرداب می آورد . اینجا از روی ایوان هم می توان دریا را در پس انبوه درختان ، آن دورها دید که تلالوء نقره ای دارد . جامی برای خودش و یکی دیگر برای من می ریز ابرک سر مست...ادامه مطلب
ما را در سایت ابرک سر مست دنبال می کنید

برچسب : تابستان, نویسنده : nikpayan بازدید : 153 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:36